ارگ علیشاه تبریز یکی از شاخصترین یادگارهای معماری ایران در سده هشتم هجری است؛ سازهای که با ارتفاع حدود ۲۶ متر و دهانهای بیش از ۳۰ متر، زمانی بلندترین بنای شهر تبریز به شمار میرفته و از دوردستها دیده میشده است. این بنای عظیم که در دوره ایلخانان آغاز شد، بهواسطه جنگها، زلزلهها و تغییر کاربریهای پیاپی، مسیر تاریخی پرفرازونشیبی را تجربه کرده و امروز تنها بخشهایی از ایوان جنوبی آن باقی مانده است. ارگ علیشاه اکنون بهعنوان یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری تبریز، نهتنها روایتگر تاریخ ۷۰۰ ساله شهر است، بلکه نمونهای بارز از سبک معماری آذری و تلاش مهندسان دوره ایلخانی برای احداث یکی از بزرگترین طاقهای جهان محسوب میشود.
ارگ علیشاه تبریز کجاست؟
ارگ علیشاه در مرکز شهر تبریز و در موقعیتی کاملاً در دسترس قرار دارد؛ جایی در ضلع جنوبی خیابان امام خمینی و در تقاطع آن با خیابان فردوسی، تنها چند دقیقه پیادهروی تا میدان ساعت و مجموعه تاریخی شهرداری. این قرارگیری در هسته مرکزی شهر باعث شده ارگ یکی از سرراستترین جاذبهها برای بازدید باشد؛ چه با خودرو شخصی در تبریز تردد کنید و چه با وسایل حملونقل عمومی.
مسیر دسترسی به ارگ علیشاه تبریز
رسیدن به ارگ علیشاه سادهتر از چیزی است که تصور کنید؛ چون این بنای تاریخی درست در قلب جریان شهری تبریز قرار دارد و تقریباً از هر نقطه شهر با یک مسیر مستقیم قابل دسترسی است. در ادامه، کاملترین راهنمای دسترسی با خودرو، اتوبوس و مترو ارائه شده است.
دسترسی با خودرو شخصی
اگر با خودرو در تبریز تردد میکنید، کافی است خود را به خیابان امام خمینی یا میدان ساعت برسانید. بنای ارگ علیشاه در امتداد دید شما قرار دارد و بهراحتی تشخیص داده میشود.
نکته مهم:
به دلیل شلوغی بافت مرکزی شهر، مخصوصاً در ساعات اداری و روزهای تعطیل، پیدا کردن جای پارک نزدیک ارگ کمی دشوار است. بهترین کار این است که خودرو را در کوچههای فرعی اطراف خیابان امام یا محدوده میدان ساعت پارک کرده و باقی مسیر را پیاده طی کنید.
دسترسی با اتوبوس (BRT و خطوط معمولی)
یکی از سریعترین راهها برای رسیدن به ارگ، استفاده از اتوبوسهای تندرو تبریز (BRT) است.
دو ایستگاه بسیار نزدیک به ارگ عبارتاند از:
-
ایستگاه BRT میدان ساعت
-
ایستگاه BRT شریعتی
از هر دو ایستگاه، با کمتر از ۵ دقیقه پیادهروی وارد محوطه ارگ میشوید.
علاوه بر این، چند خط اتوبوس فرعی در خیابان آیتالله طالقانی نیز شما را از سمت شرق ارگ به محوطه اصلی هدایت میکند.
دسترسی با مترو تبریز
اگر ترجیح میدهید سریع و بدون ترافیک به ارگ برسید، مترو تبریز گزینهای ایدهآل است.
-
نزدیکترین ایستگاه: ایستگاه شهید محققی (خط ۱)
از خروجی ایستگاه تا ارگ تنها چند دقیقه پیادهروی دارید و مسیر، کاملاً مستقیم و قابل تشخیص است.
تاریخچه ارگ علیشاه تبریز
تاریخ ارگ علیشاه تبریز، داستانی هفتقرنی از جاهطلبی معماری، ناتمامی، مقاومت شهری، کاربریهای نظامی و در نهایت تخریبهای متعدد است. این بنای سترگ که امروز تنها بخشهایی از ایوان جنوبی آن باقی مانده، در دوره ایلخانان پایهگذاری شد و در هر دوره تاریخی چهرهای تازه بهخود گرفت؛ از مسجد عظیم آغازین تا قلعهای نظامی و سپس نمایی نمادین در قلب تبریز.
ساخت اولیه در دوره ایلخانان؛ ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری
ارگ علیشاه در دوران حکومت ایلخانان و به دستور تاجالدین علیشاه جیلانی، وزیر قدرتمند سلطان محمد خدابنده (اولجایتو)، ساخته شد.
هدف اولیه، ایجاد مسجدی باشکوه همراه با آرامگاهی بزرگ بود؛ بنایی که باید بهلحاظ ابعاد و شکوه، همرده یا حتی فراتر از مشهورترین سازههای همدوره خود باشد.
در سالهای ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری عملیات ساخت آغاز شد و مهندسان دوره ایلخانی برای طراحی طاقی عظیم، ابعاد آن را ۴ گز (حدود ۴ متر) بزرگتر از طاق کسری تعیین کردند؛ اقدامی بلندپروازانه که نشاندهنده جاهطلبی سازندگان بود.
دهانه طاق این مسجد بیش از ۳۰ متر و ارتفاع آن تا ۲۶ متر میرسید؛ رقمی حیرتانگیز برای معماری قرن هشتم.
توقف ساخت؛ فروریختن طاق و مرگ علیشاه
با وجود قدرت مهندسی و استفاده از مصالح مقاومی مانند آجر و ساروج، طاق اصلی مسجد هنگام ساخت دچار فروریزش شد.
علت این حادثه را چند عامل میدانند:
-
عجله در تکمیل سازه
-
سنگینی بیشازحد طاق
-
ضعف شالوده در تحمل وزن
-
بلاتکلیفی در ساخت و ساز پس از بحرانهای سیاسی
کمی بعد، مرگ علیشاه جیلانی باعث شد ساختوساز بهطور کامل متوقف شود. از آن پس، مسجد علیشاه یک بنای نیمهتمام باقی ماند و هیچگاه به شکل اولیهاش تکمیل نشد.
دوران قاجار؛ تبدیل مسجد به ارگ نظامی
در اواخر قرن دوازدهم و اوایل سیزدهم هجری، زلزلههای شدید تبریز بسیاری از بناها را ویران کرد اما ایوان جنوبی مسجد علیشاه پابرجا ماند. همزمان با آغاز جنگهای ایران و روس، این سازه نیمهتمام بهسرعت کاربری تازهای پیدا کرد.
عباس میرزا، ولیعهد و فرمانده اصلاحطلب قاجار، محوطه را به یک ارگ نظامی تبدیل کرد:
-
ساخت کارخانه ریختهگری توپ
-
ایجاد سربازخانه و ستاد فرماندهی جنگ
-
ایجاد برج و باروهای نظامی
-
حفر خندق دفاعی در بخش جنوبی بنا
-
افزودن عمارت کلاهفرنگی در محوطه
از این زمان به بعد، نام «مسجد علیشاه» کمکم جای خود را به «ارگ علیشاه» داد.
نقش ارگ در جنگهای ایران و روس
در جنگهای طولانی ایران و روس (۱۸۰۴ تا ۱۸۲۴ میلادی)، ارگ علیشاه یکی از مهمترین پایگاههای نظامی آذربایجان بود.
توپهای سنگین بر فراز دیوارههای ارگ نصب شد و از آن برای دفاع از تبریز استفاده گردید.
در یورش سنگین روسها به تبریز در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی، دیوارهای ارگ بارها هدف توپخانه روسیه قرار گرفت.
آثار این گلولهباران هنوز هم روی دیوارهای بنا دیده میشود و مانند سندی زنده از درگیریهای تبریز در سده گذشته باقی مانده است.
ارگ در عصر مشروطه؛ سنگر مقاومت تبریز
در قیام مشروطه، تبریز مهمترین کانون مقاومت بود و ارگ علیشاه به سنگر اصلی مشروطهخواهان تبدیل شد.
نقش ارگ در این دوران:
-
جایگاه نیروهای ستارخان، باقرخان و دیگر آزادیخواهان
-
انتقال توپ به بالای ارگ برای دفاع
-
ایجاد راههای مخفی و استفاده از بخشهایی از دالانهای زیرزمینی
-
تحمل ضربات شدید توپخانه محمدعلی شاه
ارگ در این دوره نمادی از استقامت شهری و پایداری تبریز شد.
تخریبها در دوره پهلوی و سالهای پس از انقلاب
ارگ علیشاه در دوره پهلوی و پس از انقلاب اسلامی، بیش از هر زمان دیگری آسیب دید.
-
۱۳۱۰ خورشیدی: تخریب بخشهای وسیع باروهای قاجاری
-
۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷: حذف سازههای وابسته و ساخت پارک باغ ملت
-
۱۳۶۰: تخریب دیوار شمالی عهد ایلخانی و پلکان قاجاری با مواد منفجره برای ساخت مصلای تبریز
-
۱۳۷۶ تا ۱۳۹۰: خاکبرداریهای عمیق و نابودی بخشی از زیرساختهای ایلخانی
-
پاکسازی کامل نشانههای دوره قاجار در بازسازیهای بعدی
این مداخلات باعث شد امروز تنها سه دیوار بلند ایوان جنوبی بهعنوان هسته اصلی بنا باقی بماند.
کاوشهای باستانشناسی و یافتههای جدید
در سالهای اخیر، کاوشهای باستانشناسی در محدوده ارگ علیشاه نتایج مهمی به همراه داشته است:
-
سفالهای دوره ایلخانی تا قاجار
-
دو قطعه سفال عصر آهن
-
دو قطعه سکه تاریخی
-
کشف سیستم آبرسانی شامل دو کانال، یک حوضچه فشارشکن و چند تنبوشه سفالی
-
بخشی از یک گور با تدفین ثانویه
-
دیوار چینهای با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال
این یافتهها نشان داد محوطه ارگ، لایههای تاریخی بسیار گستردهتری از آنچه تصور میشد دارد و ارزش باستانشناختی آن بسیار بالاست.
آنچه امروز در ارگ علیشاه میبینید
بازدید از ارگ علیشاه تبریز، در واقع تماشای نسخه فشردهای از تاریخ چندصدسالۀ این شهر است. هرچند بخش بزرگی از مسجد عظیم اولیه از بین رفته، اما همین سازۀ نیمهجانِ باقیمانده چنان مقیاس، وزن تاریخی و هویت معماری دارد که همچنان یکی از نمادهای اصلی تبریز محسوب میشود. امروز گردشگر با ایوانی عظیم روبهروست که سه دیوار اصلی آن، محور تمام خوانشهای تاریخی و زیباییشناسانه از این بنا را شکل میدهد.
سه دیوار عظیم ایوان جنوبی
هسته اصلی ارگ علیشاه، همین سه دیوار غولپیکر ایوان جنوبی است که ارتفاع آنها حدود ۲۶ متر و عرض دهانهشان ۳۰ متر است. این سه دیوار در اصل سازۀ جرزهای کناری و بدنه ایوان مسجد علیشاه بودهاند و از دو لایه دیوار ضخیم تشکیل شدهاند که توسط طاقهای متعدد به یکدیگر متصل میشدند. استحکام همین طاققوسهای پنهان، دلیل بقای دیوارها در برابر زلزلههای پیدرپی تبریز بوده است.
نکته جذاب در نگاه امروزی این است که این سه دیوار، مانند یک قاب باز مانده از معماری ایلخانی، به بازدیدکننده امکان میدهد ابعاد واقعی و شکوه مسجد ناتمام را تصور کند. مقیاس دیوارها بهاندازهای بزرگ است که در زمان خود، ارگ علیشاه بلندترین سازه شهر محسوب میشد و از کیلومترها دورتر به چشم میآمد.
محراب بلند؛ بخش ارزشمند بازمانده
یکی از شاخصترین بخشهای باقیمانده از ارگ، محراب بسیار بلند شبستان جنوبی مسجد است؛ بخشی که گرچه امروز سقف و بخشهایی از تزئینات آن از بین رفته، اما فرم اصلیاش هنوز قابل تشخیص است. ارتفاع محراب حدود ۳۰ متر برآورد میشود و این آن را به یکی از بلندترین محرابهای معماری اسلامی در ایران تبدیل کرده است.
این محراب در گذشته با کاشیکاری، ستونهای مرمری، گچبریهای پیچیده و کتیبههای سنگی تزئین شده بود. هرچند اکنون چیزی از این تزئینات باقی نمانده، اما ساختار هندسی و مقیاس بینظیر بنا بهخوبی نشان میدهد که مسجد علیشاه در زمان خود یکی از جاهطلبانهترین پروژههای مذهبی ایران بوده است.
ایستادن در مقابل محراب، درک واقعی از بزرگی سازه را ممکن میکند؛ جایی که دیوارها مانند دو بال عظیم در دو طرف محراب بالا رفتهاند و حجم خالی میان آنها حس غیابِ گنبد ناتمام را زنده نگه میدارد.
شکاف تاریخی و جای گلولههای توپ
یکی از ویژگیهای بصری قابلتوجه ارگ علیشاه، شکاف بزرگی است که در اثر یکی از زلزلههای ویرانگر تبریز در بدنه جنوبی ایجاد شده و امروز مانند سندی زنده از آسیبهای طبیعی قرون گذشته باقی مانده است. این ترک بزرگ نهتنها چهرهای دراماتیک به بنا میدهد، بلکه اطلاعات ارزشمندی درباره ضعفها و فشارهای وارده بر سازه ارائه میکند.
علاوهبر این، روی دیوارهای ارگ آثار متعددی از جای گلولههای توپ دیده میشود؛ نشانههایی که متعلق به دورههای جنگ ایران و روس، محاصره تبریز و حملات قاجاری و روسی است. این فرورفتگیها بخشی از حافظۀ جنگی ارگ هستند و روایت میکنند که این دیوارهای عظیم، سالها همچون سپری دفاعی در برابر دشمن عمل کردهاند.
امروز بازدیدکنندگان اغلب کنار این جایگلولهها توقف میکنند تا لحظۀ برخورد توپ را در ذهن خود تصور کنند؛ لحظهای که گذشته نظامی تبریز را بهشدت زنده میکند.
فضای باز پیرامونی و محوطه مصلی
محوطه اطراف ارگ علیشاه طی دهههای گذشته بارها دستخوش تغییر شده است. بخش جنوبی آن در دوره پهلوی به پارک باغ ملت تبدیل شد و پس از انقلاب، این محدوده بهعنوان محل ساخت مصلای بزرگ تبریز انتخاب شد. بنای مصلی که امروز در جوار ارگ قرار گرفته، با ارتفاع زیاد خود بخشی از دید مستقیم به دیوارهای تاریخی را محدود کرده است؛ موضوعی که همیشه محل بحث میان متخصصان میراث فرهنگی بوده.
با وجود این تغییرات، فضای باز پیرامون ارگ همچنان امکان قدمزدن، عکاسی و مشاهده بنا از زوایای مختلف را فراهم میکند. در ساعات عصر که نور مایل به دیوارهای ضخیم میتابد، خطوط عمودی و شکافهای تاریخخورده بنا بهتر نمایان میشود.
در سالهای اخیر نیز نورپردازیهایی برای برجستهکردن حجم بنا اجرا شده که شبها جلوهای متفاوت از ارگ ارائه میدهد، هرچند برخی کارشناسان همچنان درباره میزان سازگاری این نورپردازی با ساختار کهن اثر نظرهای متفاوتی دارند.
رازها و روایتهای ارگ علیشاه
ارگ علیشاه تبریز فقط یک سازۀ تاریخی نیست؛ مجموعهای از روایتهای ناتمام، افسانههای شهری، مشاهدات جهانگردان و روایتهایی است که هر یک لایهای تازه به هویت این بنای ۷۰۰ ساله اضافه میکنند. این رازها و روایتها سبب شده ارگ برای مردم تبریز تنها یک «اثر تاریخی» نباشد، بلکه بخشی از حافظۀ جمعی شهر باشد؛ بنایی که هر ترکِ دیوارش، داستانی برای روایت دارد.
تونلهای زیرزمینی؛ واقعیت یا افسانه؟
یکی از جذابترین باورهای عمومی درباره ارگ علیشاه، وجود تونلها و دالانهای زیرزمینی است که گفته میشود در گذشته از زیر ارگ به نقاط مختلف شهر میرسیدهاند؛ از جمله ربع رشیدی، شنبغازان، محوطه بازار تبریز و حتی حوالی آجیچای. بسیاری از نقلها اشاره میکنند که این دالانها آنقدر پهن بودهاند که «درشکه از آن عبور میکرده است».
اما واقعیت چیست؟
کاوشهای باستانشناسی سالهای اخیر هیچ تونل سالم و قابل پیگیری را تأیید نکردهاند. آنچه یافت شده، تنها حفرهها، چاهها و بخشهایی از دالانهای فروریخته است که از نظر ساختاری با تونلهای طولانی فاصله دارند. پژوهشگران معتقدند بیشتر این باورها ریشه در روایتهای دوره قاجار و مشروطه دارد؛ زمانی که مسیرهای مخفی بهعنوان ابزار دفاعی و فرار در ذهن مردم اهمیت زیادی داشت.
با اینحال، وجود ورودیهای احتمالی و آثار دالانهای قدیمی بهقدری پررنگ است که افسانه تونلها هنوز در ذهن مردم زنده مانده؛ افسانهای که هرچند باستانشناسی آن را تأیید نمیکند، اما بخشی از هویت فرهنگی ارگ شده است.
روایت مستوفی، شاردن و دیگر سفرنامهنویسان
سفرنامهنویسانی که طی سدههای گذشته از تبریز عبور کردهاند، توصیفهایی ارزشمند از ارگ علیشاه بر جای گذاشتهاند؛ توصیفهایی که نشان میدهد این بنا چه اندازه برای ناظرانِ دوره خود شگفتانگیز بوده است.
حمدالله مستوفی، در قرن هشتم، مسجد علیشاه را سازهای بزرگتر از ایوان کسری معرفی میکند و از بهکارگیری سنگ مرمر بیمقیسا در آن مینویسد. این مقایسه با ایوان مدائن نشان میدهد معماران قصد داشتهاند یکی از شاخصترین بناهای تاریخ اسلام را در تبریز بسازند.
شاردن، جهانگرد فرانسوی قرن هفدهم، هنگام ورود به تبریز ابتدا «مناره بلند مسجد علیشاه» را میبیند و آن را بارزترین نشانه شهر مینامد. او اشاره میکند که حتی ویرانههای مسجد نیز نشان میدادند که سازه اصلی تا چه حد عظیم و فراتر از تصور بوده است.
روایات دوره قاجار و مشروطه نیز ارگ را بیشتر بهعنوان یک پایگاه نظامی معرفی میکنند؛ جایی که توپها بر فراز آن قرار میگرفت و سوراخهای تیراندازی در سراسر دیوارها تعبیه شده بود. در برخی نقلها آمده است که سوار شدن بر ارگ و تماشای شهر از بالای پلههای ۶۹تایی آن، مانند ایستادن بر بلندترین برج تبریز بوده است.
این روایتها نهتنها ارزش تاریخی بنا را نشان میدهد، بلکه به ما یادآوری میکند که ارگ علیشاه در طول تاریخ همیشه ساختمانی مسلط، اثرگذار و محل توجه مسافران بوده است.
داستان طاق ناتمام؛ بلندپروازانهترین سازه تبریز
یکی از پررمزترین بخشهای تاریخ ارگ، داستان طاق ناتمام مسجد علیشاه است. علیشاه گیلانی بهعنوان بانی و وزیر قدرتمند ایلخانان، در پی ساخت سازهای بود که نهفقط در ایران، بلکه در جهان اسلام بینظیر باشد. او از معماران میخواهد ابعاد طاق را بزرگتر از طاق کسری طراحی کنند؛ هدفی که در آن زمان یک چالش مهندسی عظیم محسوب میشد.
دهانه طاق بیش از ۳۰ متر و ارتفاع آن حدود ۳۶ متر تخمینی بوده است؛ رقمی که حتی با امکانات ساخت آن دوران، نزدیک به مرزهای ممکنات بود. این بلندپروازی مهندسی در نهایت به فرو ریختن طاق و توقف کامل پروژه منجر شد. گفته میشود که پس از مرگ علیشاه، هیچکس انگیزه یا توان مالی لازم برای ادامه پروژه را نداشت و بنا نیمهتمام باقی ماند.
امروز وقتی گردشگر زیر ایوان باز ارگ میایستد و دیوارهای عظیم را بدون سقف بالای سر خود میبیند، میتواند ناتمامی بنا را لمس کند؛ گویی این طاق بلند هنوز هم در انتظار تکمیل است. همین «ناتمامی» است که ارگ را به یکی از شاعرانهترین بناهای تاریخی تبریز تبدیل کرده؛ بنایی که از آرزوهای مهندسی آغاز شد، اما تاریخ، روایت دیگری برایش نوشت.
